حقایق کتمان شده concealed facts

این وب بین المللی است و ازبیش از 100 کشور درسراسر جهان بازدیدکننده دارد Please comment
مشخصات بلاگ

در این وبلاگ قصد دارم واقعیت های کتمان شده در مورد اسلام و مبانی آن و سیره بزرگان اسلامی را به زبان ساده و روشن، برای مردم جهان که دور از کشورهای اسلامی هستند و به جبر رسانه ها مدام خبرها و تبلیغات دروغ در این موضوعات می شنوند به نمایش بگذارم.

بنابر این محوریت زبان در این وبلاگ، زبان رسمی دنیا یعنی زبان انگلیسی است.


This web is international and has many visitors from more than 100 countries throughout the world

Please comment

چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶ ب.ظ

پاک است خدا Glory Allah ( children story )

Glory Allah ( children story )

پاک است خدا (داستان کودکان - خداشناسی)




مجید صبح زود،آفتاب نزده ازخواب بیدارشد.از پنجره بیرون را نگاه کرد.((طوقی))کبوتر زیبا و((ملوس))گربه ی عزیزش را ندید،باخودش گفت: حتما آنها توی باغ هستند. بعد لباسش راپوشید و رفت بیرون .



Majid woke up early in the morning. He looked out the window, but didn,t see his beautiful dove (Toghi) and beloved cat (Malus) , said with himself: They must be in the garden.

 Then put on his clothes and went out.

((ملوس))زیر درخت بزرگی لم داده بود و داشت حمام می گرفت (بازبان بدنش را لیس می زد)! مجید نزدیک او رفت و گفت: صبح به خیر ملوس!   ملوس هم جواب داد: صبح توهم به خیر مجید!   مجید پرسید: پس طوقی کجاس؟ ملوس جواب داد:بالای آن درخت با گنجشک ها بازی می کند. مجید کنار ملوس نشست و مشغول تماشای طوقی و گنجشک ها شد. بعد گفت: آواز پرنده ها چه قدر در صبح زیباست ! آدم چه قدر خوشحال میشود!

 Malus was lying under the tree and was licking his body.

Majid went close it and said: goodmorning Malus

Malus said too: Goodmorning.


 Majid asked: Where is Toghi?

Malus replied: he,s playing with sparrows on top of the tree.

Majid sat next the Malus and watched Toghi and sparrows. So said: How beautiful birds singing in the morning! How makes hapy Man!

ملوس گفت: راست می گویی، پاک است خدایی که این صداهای زیبا را به این پرندگان داده است. طوقی همین که مجید رادید، ازبالای درخت زود پائین پرید روی پرچین نشست. بال و پری تکان داد و گفت:مجید! خورشید را نگاه کن سُبْحانَ الله

چه قدر رنگ آسمان را قشنگ کرده است!  مجید رو کرد به طوقی و پرسید: ملوس هم گفت پاک است خدا و تو هم الآن گفتی: سُبْحانَ الله، معنای این کلمه ها چیست؟

  

Malus said: You,re righ, How graet is Allah who has given the birds this beautiful sounds.

As soon as Toghi saw Majid jumped low and sat on the hedge, shook his wings and jump, so said: Majid! Look at the sun. Wow! How great is Allah! How beautiful the color of the sky by the sun!

Majid said to Toghi: Malus said How great is Allah! And you said the same right now. What is the meaning of this words?


طوقی پاسخ داد: مجید جان! ما با این کلمه های زیبا می گوییم که خدای بزرگ از هر زشتی و بدی پاک است. وقتی به گل های قشنگ و خوشبو و این سبزه زار زیبا و آن آسمان رنگارنگ نگاه می کنیم، به یاد خدایی بزرگ می افتیم که این زیبای ها را آفریده و خدا را به پاکی و بی عیب بودن یاد می کنیم و می گوییم: سُبْحانَ الله  مجید با شادی سرش را تکان داد و گفت: سُبْحانَ الله چه قدر آفریده های خدا زیبا هستند!

 

ملوس که ناگهان چیزی به یادش آمده بود، دوید پیش مجید گفت: آیا می دانی همین درختی که به آن تکیه کرده ای، تسبیح خدا را می گوید؟   مجید ناباورانه لبخندی زد و گفت: ملوس با من شوخی می کنی؟  ملوس جواب داد: نه! اصلا شوخی نمی کنم. همه آفریده های خدا او را تسبیح می کنند ولی تو آن را نه می شنوی و نه می بینی!


Toghi said: Dewar Majid: by this beautiful words we confess that Great Allah is glory of any ugliness and evil.

When we look at the beautiful and fragrant flowers, and watch colorful sky remember God who has created this beauty, then confess that He,s Holy and impeccable, and then we say: How great is Allah!

Majid shook his head happily and said: How great is Allah! How beautiful are God,s creatures!

Malus suddenly remembered something, so ran to Majid and said: Do you know this tree that you,re relying praies to Allah?

Majid got wonderfull and said: you,re kidding?!

Malus said: Not at all!   All th creatures of Allah pray him but you can,t hear and see.


مجید باتعجب گفت: پاک است خدایی که به هر آفریده ای زبان و زندگی مخصوص خودش را داد.  طوقی که تا آن وقت ساکت به حرف های آنها گوش می کرد، گفت: بله مجید جان، خدای پاک ما پرنده ها را به این شکل آفریده و به ما پر داده تا بتوانیم در آسمان بزرگ به راحتی پرواز کنیم.

 

ملوس هم در حالی که پنجه های تیزش را نشان می داد گفت: خدا به گربه ها هم این چنگال های قوی و تیز را داده تا بتوانیم موش ها را شکار کنیم که هم شکم خودمان سیر شود هم شر موش ها را از سرشما آدم ها کم کنیم. مجید خندید و گفت: پس ما انسان ها چی؟

 

طوقی پر زد و روی شانه ی مجید نشست و به او گفت: شما انسانها،برترین آفریده ی خدا هستید. خدا به شما عقل و اراده داده که با آنها آفریده های دیگر را در اختیار خودتان قرار می دهید و خدای پاک به شما فرمان داده که فقط او را عبادت کنید.  مجید گفت: چه خوب! پس تسبیح خداوند عبادت است. طوقی گفت: بله مجید، تسبیح خدا عبادت است.


Majid said whith surprise: Glory be to Allah whom gave every creature it,s speial lesson and life.

Toghi who was silent until that time and was listening to them, said: Ok Dear Majid. Glory Allah has created us in this way and gave us wing to be able fly easily in the big sky.

Malus while showing his sharp claws said: Allah has given us these strong  and sharp claws to be able hunt the mouses to our feed and you get rid of it.

Majid laughed and said: So , What about us (people)?

Toghi fill out and sat on his shoulder and said: You – Men _ are the best Allah creation.

Allah gave you intellect and will, by that you use other created for yourselves.

And the Glory Allah has ordered you to pray him only.

Majid said: Well, So glorify God is Worship.

Toghi confirmed and said: Yes , OK.


 

در این هنگام هر سه دوست از شنیدن صدایی از جا پریدند:.ــ پاک است خدای که همه ی چیزها را خوب و دقیق آفرید وبه هر موجودی هر چه برای زندگی لازم داشت بخشید و انسان را احترام گذاشت و او را آقای همه ی آفریده هایش قرار داد. همه به طرف صدا بر گشتند و پدر مجید را دیدند که از پشت درخت بیرون آمده و با گفتن این کلمه ها به آنها لبخند می زند. مجید به طرف پدرش دوید و او را بوسید و از او پرسید: بابا شما از اول حرف های ما را شنیدی؟

 نه عزیزم! داشتم از مسجد بر می گشتم که دیدم شما سه دوست با هم حرف می زنید، پشت درخت قایم شدم تا غافلگیرتان کنم که حرف هایتان را شنیدم. مجید گفت: چه غافلگیری خوبی بابا! پدر پرسید: خوب، شماها گرسنه نیستین؟ هرسه دوست سرشان را تکان دادند. مجید گفت : بله خیلی!  ملوس گفت : میو میو میو! و طوقی گفت: بق بق بقو بقو بقو ! پدر خندید و گفت : پس پیش به سوی صبحانه! آن وقت مجید دست پدر را گرفت و طوقی بالای سرشان پرواز کرد و ملوس هم جست و خیز کنان جلوی آنها به طرف سفره ی صبحانه رفتند.

 

At this time three friends heared a sound who say:

Allah is holy , who has created everything good and carefully, and gives every creature all of things that need in life, and respected Man and made him the Sir of all his creation.

All backed the sound and saw Majid,s  father got out behind the tree and laughing!

Majid ran to his father and kissed him, so asked: Did you hear all  our conversation?

Father replied: No my dear, I was comming back from Mosque and saw you and your friends are talking , so I hided behind the tree to surprise you then I heared your conversation.

Majid said: Well surorise!

Father asked: Well, Are you hungry?

Three friends shook their heads

Majid said: O,Yes , I,m very hungry.

Malus said: Miu , Miu !

Toghi said: Bagh Bagh Baghu!

Father laughed and said: Let,s go to breakfast.

Majid took father,s hand and Toghi flew above them and Malus ran in front of them and they went to eat breakfast.



نوشته : احمد برادری

ترجمه ی انگلیسی: فاطمه کاظمیان

Written by: ahmad  baradary

Translated by: fateme  kazemian

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۳۰
بـــــــــانـــــــــــو

Allah

Islam

religion

اسلام

خدا

دین

نظرات  (۱)

سلام، با تشکر از شما

"پاک است خدا Glory Allah"

با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/42827

در سایت "حرف تو" انتشار یافت.

چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.

هدیه سایت "حرف تو" به شما: بدون ترک گنه انتظار بی معناست..... امید دیدن روی نگار بی معناست

یا علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی