دروغ بزرگ : big lie
تاریخچه قمه زنی
History of stabbing
قمه زنی چیست؟
What is the Stabbing?
قمه زنی مراسمی است که در بعضی شهرستان ها و بلاد شیعی و توسط برخی از عزاداران امام حسین (ع) اجرا می شود و در تأسی به مجروح و شهید شدن سیدالشهداء (ع) و شهیدان کربلا و به عنوان اظهار آمادگی برای خون دادن و سر باختن در راه امام حسین (ع) انجام می گیرد. شرکت کنندگان در این مراسم، صبح زودِ روز عاشورا، با پوشیدن لباس سفید و بلندی همچون کفن، بصورت دسته جمعی قمه بر سر می زنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفید جاری می شود. بعضی هم برای قمه زنی نذر می کنند، برخی هم چنین نذری را درباره ی کودکان خردسال انجام می دهند و بر سرِ آنان تیغ می زنند، تا از محل آن خون جاری گردد.
The Stabbing is a Ceremony in som city and some Shia countries and runs by some of mourner for Imam Hussein (AS) And is done in imitation of wounded and martyr Sayed al-Shuhada (AS) and martyrs of Karbala and as stated readiness for the blood and lives in the path of Imam Hossein (AS) .
Participants in the ceremony, the morning of Ashura, wearing a white dress, like the shroud, collective stab on their heads And blood is flowing from the head to face and white dress.
Some people vow for the stab , Some also vow to do about young children And blades on their heads, to be bled of its location.
. پیدایش قمه زنی
Formation stabbing
در مورد منشأ اصلی و اولی قمه زنی، اقوال مختلفی وجود دارد اما آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ زنی و قمه زنی رسومی عاریتی اند که از جانب ترک های آذربایجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند.
There are different view about primary source of stabbing ; But what is the most well documented, that scarify and stabbing are Borrowed ceremonies that have been transferred by the Azerbaijanis to the Persians and Arabs
ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده ی عراقی الاصل کتاب تراژدی کربلا نیز براین عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه ی عربی ندارد.
Ibrahim al-Haidari, Sociologist, Originally from Iraq scholar and author of the book the tragedy of Karbala is also believed that ceremonies such as stabbing, before the nineteenth century was not common in Iraq And have spread gradually from the end of this century in country . So the ceremonies of stabbing imported from outside Iraq And doesn,t have Arab roots.
عرب های عراق تا آغاز قرن بیستم در این گونه مراسم ها شرکت نمی کردند؛ این اعمال در ابتدا در میان ترک های عراق، فرق صوفیه وکردهای غرب ایران مرسوم بود.
Iraqi Arabs to the beginning of the twentieth century did not participate in these events, This applies initially was customary among Iraqi Turks,Sufi sects and the Kurds in the West of Iran .
گزارشی از مقامات بریتانیایی درباره مراسم عاشورای 1919م. در نجف نیز حاکی است که گروهی صد نفره از شیعیان ترک در آن سال به قمه زنی پرداخته بودند.
A report from the British authorities on Ashura 1919. in Najaf also suggest that some hundreds of Turk Shiites had stabbed on that year .
خاطره ای از سید محمدبحرالعلوم، این نظر را تأیید می کند:
A memory from Seyed Mohammad Bahr-O-Laloom (Very wise), Confirms this view:
هنگامی که حدود 50 یا 60 سال پیش در نجف بودم، تنها چند هیئت ترک در آن شهر حضور داشت، آنان در ایام عزا به منزل سید بحرالعلوم بزرگ می رفتند و با کسب اجازه از ایشان به خواندن ابیاتی سوزناک درباره امام حسین (ع) می پرداختند. برخی از آنان نیزدر ضمن ذکر مصیبت برای همدردی با امام حسین (ع) جراحت های خفیفی به خود وارد می کردند. به تدریج این گونه اعمال رو به تحول و گسترش گذاشته تا آن که پس از ممنوعیت قمه زنی در دوره نخست وزیری یاسین هاشمی، در سال 1935 م. به اوج خود رسید. در واقع این اعمال زور، تأثیری معکوس داشت؛ به نحوی که یک هیئت قمه زنی، به سه هیئت تبدیل شد.
When I was about 50 or 60 years ago in Najaf, only a few Turkish delegation was in the city, During the mourning they went to the house of Syed great Bahr-O-Laloom and with his permission they read plaintiveness poems about Imam Hussain (AS) . Some of them when disaster expression,injuried themselves mild , for sympathy for Imam Hussein (AS). Gradually as these actions changed and expanded So that after the ban stabbing under Prime Minister Yassin Hashemi in 1935. Peaked. In fact, that force, had the opposite effect; So that a delegation of stabbing was changed to three.
حاج حمید راضی (متوفی سال 1953.م) از معمّرین اهل کربلا که نزدیک به 110 سال عمر کرده بود، خاطرات خود درباره عزاداری امام حسین (ع) نقل می کند که مراسم قمه زنی و ... در ایام جوانی او در شهر نجف و کربلا مرسوم نبود. همچنین در خاطرات شفاهی هیچ یک از کهن سالان نجف و کربلا از برگزاری مراسم قمه زنی و ...قبل از نیمه قرن نوزدهم یاد نشده است. این گونه مراسمها برای اولین بار توسط برخی زائران ترک از طایفه قزلباش رواج یافت. آنان به هنگام زیارت امام حسین (ع) با شمشیرهایی مخصوص به سرهای خود ضربه می زدند.
Haj Hamid Razi (D year 1953.m) architects from Karbala that was nearly 110 years old, in his memoirs about mourning Imam Hussein (AS) sayes: The stabbing ceremony during his youth in the city of Najaf and Karbala were not common.
Also In the oral memories of none of elderly from Najaf and Karbala, has not remembered of stabbing ceremony before the mid-nineteenth century .
For the first time such a ceremony was introduced by some ،Turke pilgrims from the clan Ghezelbash. During their pilgrimage to the Imam Hossein (AS) they stab with a sword it on their own heads.
از نظر تاریخی، مسلّم است که قمه زنی در ایران نیز تا پیش از صفویه هیچگونه سابقه ای نداشته است و محور تردیدها در آن است که آیا در زمان صفویه به وجود آمده است و یا اینکه بعد از صفویه در زمان قاجاریه وارد شده و رواج یافته است؟
Historically, it is certain that stabbing in Iran before the Safavids had no record and base doubts is that whether there has been in the Safavid era or that entered in Qajar dynasty after the Safavid and have spread?
استاد یوسفی غروی در این باره می گوید:
Professor Yousef Gharavi in this regard says:
از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه زنی پدید آمد و مسلماً هیچ سابقه ای هم بر صفویه ندارد؛ اما هنوز به یقین نرسیده ایم که آیا قبل از عثمانی ها هم این کار انجام می شده است یا نه؟
Historically, apparently then the Safavids came to power, stabbing appeared and surely there's no history of Safavid; But still have not attained certainty that whether it has done before the Ottoman Empire or not?
روال حکومت ها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یاد می گیرند؛ عثمانی ها گروه فدائیان درست کرده بودند و مانند آل بویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دسته های اولیه ی عزاداری شان، دسته های نظامی شان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دسته بندی شده، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند.
Government procedural is that learn from each other the actions ; Ottoman Empire had made devotees group and like Buyid that the third and fourth centuries in Baghdad, mainly, their primary mourning Category was military, had been ordered army to create regularly and categorized, mourning Categorys. Safavids whencame to power, repeated the program too.
یکی از افواج فدائیان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه ی آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود.
One of the devotees groups, Ghezelbash Safavi, who were always shaved their heads as a sign of ready to serve .
در کتاب «تاریخ شاه عباس کبیر» از نصر الله فلسفی - که در پنج جلد نوشته شده و یکی از وسیع ترین و دقیق ترین تواریخ است - به تفصیل، «فوج فدائیان» معرفی شده اند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را می خوردند که هنوز هم در بعضی از ارتش های جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدائی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فدائیانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرون آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین (ع) داشته باشند. آنان می گفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین (ع) و خود امام، و بنی هاشم تیر می خورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می کنیم؛ یعنی نشان دهیم که ما در راه امام حسین (ع) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمه زنی شد.
In the book "History of the Great Shah Abbas " from Nasrallah phalsafi – that in five volumes written, and one of the widest and most accurate history, "The Fedayeen" were introduced in detail.
In their describing came that they even in their exercises were eating the meat of animals even snake that Some of armies in the world still in common. For example, in Saddam's army, so there was a regiment sacrifice
In short, the Safavid Fedayeen in Ashura , came out with sword in hand, And their belief was that they have kind of sympathy and equality, with the companions of Imam Hussain (AS).
They said that on such day that the companions of Imam Hussain (AS) and Imam, and Bani Hashim were shot, then we'll create case for ourselves, That is to show that we are on the path of Imam Hossein (AS) are devoted and prepared to cut our heads; and that was the stsrt Of stabbing,
البته در آن زمان نیز اکثر جامعه به علمایی که با این بدعت ها به مخالفت بر می خاسته اند، توجه خاصی نمی کردند، تا آنجا که عالمی مثل «مقدس اردبیلی» به خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین (ع) از سوی اکثریت جامعه طرد می شود!
At the time, the majority of society did not pay special attention to the religious leaders who opposed these innovations , As far as a religious leader as "Moghaddas Ardebili" because of opposition to this kind of movement in mourning for Imam Hussein (AS) is rejected by the majority of society!
ب- رواج قمه زنی در دوران قاجار
Stabbing vogue during the Qajar
از شاخصه های عزاداری در دوره قاجار، عمومیت یافتن رسم تیغ زنی و قمه زنی است؛ رسمی که البته پیش از آن هم مسبوق به سابقه ای چند ساله بود، اما مشخصاً در این دوره گسترش و رواجی بی سابقه یافت.
One of the characteristics of mourning in the Qajar period, is a popular tradition dagger blade and stabbing ; Practices which already had several years of precedent, But particularly in this period it,s expand and popularity of unprecedented increased.
در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سید محسن امین عاملی، قمه زنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطان پسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به این که قمه زنی به سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت این دسته از علما موثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبهه ای در بین مردم و برخی علمای موافق قمه زنی منجر شد؛ تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که می خواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند!
. نقش استکبار در ترویج و بهره برداری از قمه زنی
Arrogance role in the promotion and utilization of Stabbing
الف- نقش استعمار انگلیس
The role of British colonialism
تا حدود قرن هیجدهم سه امپراطوری بزرگ شرقی؛ هند، ایران و عثمانی مسلمان بودند که بر تمام جهان متمدن شرقی در آن روز، حکومتهای مرفه و مقتدری پدید آورده بودند. اسپانیا و فرانسه و هلند و انگلیس به رهبری زرسالاران یهودی و مسیحیان صلیبی، به فکر افتادند که مقاومت مسلمین را بشکنند. انگلیسی ها، برای رسیدن به این هدف به چاره جویی پرداختند؛ از جمله در هند و ایران که هسته اصلی مقاومت را شیعیان تشکیل می دادند. اینان از شیعیان هندوستان شروع کردند که از مرکز تشیع و مرجعیت نجف به دور بودند. انگلیسی ها از جهل و سادگی شیعه و عشق زیاد آنان به امام حسین (ع) سوء استفاده کردند و قمه و شمشیرزنی بر پیشانی را جعل کرده و به آنان آموختند... متاسفانه برخی شیعیان هند، این بدعت را بدون مجوز علما و نواب امام زمان (ع) پذیرفتند!
Three Kingdoms Big East, India, Iran and the Ottoman Empire were Muslims that the entire civilized world on that day East, were created affluent and powerful governments. Spain and France and Holland and England by leadership of Jewish plutocracy and the Christian Crusades, thought that break Muslims resistance. British, to achieve this aim searched a solution; Including India and Iran were the core of Shia resistance.
They began from India Shiites whom were away from the center of Shiite and imitation authorities in Najaf.
British abused of ignorance and ease of Shia and their love for Imam Hussein (AS) and forged stabbing and sword on their forehead and taught them. Unfortunately, some of Shia in India accepted this innovation without license religious scholars and representatives of Imam Mahdi (AS)!
کوبیدن شمشیر بر سرو پیشانی در سوگ سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا، توسط استعمار انگلیس، از هند به ایران و عراق رخنه نمود.
Banging swords on the head and forehead mourning for Imam Hussein, in Ashura, By British colonialism,was infiltrated from India to Iran and Iraq .
تا گذشته ای نه چندان دور، سفارت های بریتانیا در تهران و بغداد، هیئت های عزاداری را که به آن صورت انزجار آور و زشت در کوچه و خیابان ها ظاهر می شدند، تامین می کردند. غرض از سیاست استعماری انگلیس از کمک به رشد این مراسم زشت، به دست آوردنِ دلیلی معقول برای استعمارش بود که همواره با معارضه ی مردم بریتانیا و برخی نشریات آن کشور روبرو می شد.
To the past not too distant,British embassy in Tehran and Baghdad, financed board of mourning that were appearance disgusting and ugly in the streets.
The purpose of British colonial policy in contribute to the development of this ugly event,
to obtain a reasonable ground to colonialism that has always faced resistance the British people and a number of country issues page .
استعمار انگلیس می خواست ثابت کند که مردمان مستعمره هند و کشورهای اسلامی دیگر که به آن صورت وحشیانه در خیابان ها ظاهر می شوند، احتیاج به ولی و قیمی دارند که آنان را از جهل و توحش موجود برهاند. در نتیجه، عکس و تصاویر دسته های عزاداری که در روز عاشورا به زنجیر به پشت خود نواخته و با شمشیر و قمه بر سر خود می کوفتند و خون های جاری شده در نتیجه ی این جریانات، در روزنامه های بریتانیا و اروپا به چاپ می رسید؛ و سیاستمداران استعمارگر در نتیجه این تصویرها، استعمارِ این کشورها را به عنوان ضرورتی انسانی اعلام می کردند که می تواند مردم آن کشورها را از جهل و توحش رهانیده و به جاده ی تمدن و تقدم رهنمون سازد.
British colonialism wanted to prove that the people of colonial India and other Islamic countriest who are being brutally appear in the streets,
need a guardian to liberate them from the ignorance and barbarism existing
For this purpose,photos and pictures of mourning that in Ashura, which were chained to their back and with a sword and a dagger hit on their head and blood flow as a result of the process, was printed in the newspaper Britain and Europe;
and the colonialist politicians as a result, thise images, announced colonial thise countreis as a human necessity that can be delivered theire nation from ignorance and barbarism and lead to the road of civilization and progress..
نقل شده است، هنگامی که «یاسین هاشمی» نخست وزیر عراق در عهدِ استعمار انگلیس برای گفتگو جهت پایان دادن استعمار، به لندن رفته بود، انگلیسی ها به او گفتند: ما به خاطر کمک به مردم عراق به آنجا آمده ایم تا آنان را از توحش و حماقت خارج ساخته و مزه سعادت را به آنان بچشانیم!
It has been reported,
when "Yassin Hashemi," Iraq's prime minister had gone to London for talks to end the colonial era of British colonial rule,Britain said him: ,
We have came there to help the Iraqi people To remove them from the barbarism and stupidity and taste happiness to them!!
این سخن، خشم یاسین هاشمی را بر می انگیزد و باعث می گردد با عصبانیت از جلسه خارج شود؛ اما انگلیسی ها از او عذر خواهی کرده و او را به دیدن فیلمی مستند از عراق دعوت می کنند. این فیلم که از هیئت های حسینی به راه افتاده در خیابان های نجف، کربلا و کاظمین تهیه شده بود، حاوی تصاویر مهیب و نفرت آور از شمشیر کوبی و قمه زنیِ مردمِ عزادار بود. گویی انگلیسی ها می خواستند بگویند: «آیا مردمانی روشنفکر که از تمدن بویی برده اند، با خود چنین می کنند؟!»
This description has prompted anger Yasin Hashemi and caused angrily out of the meeting;
But they apologized him and invited him to see a documentary film on Iraq. The film that was prepared from launched Hosseini delegations in the streets of Najaf, Karbala and Kazemein ,
was containing gruesome and disgusting images of swords and daggers the mourners. If the British wanted to say:
"Do the intellectual men have civilization, with their own kind?"
ب- نقشه ی سیا در رابطه با فرهنگ عاشورا
Map of the CIA in relation to the culture of Ashura
اخیراً کتابی به نام نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی در آمریکا انتشار یافته که در آن گفتگوی مفصلی با دکتر مایکل برانت یکی از معاونان سابق سیا (سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا) انجام شده است. (44) او در این زمینه می گوید:
recently a book called " plan for separate God's schools " spread in the United States Where has been done detailed discussions with doctor Michael Brandt, a former deputy CIA (US Central Intelligence Agency). He says in this subject:
بعد از مدت ها تحقیق، به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت، در انقلاب ایران تأثیرگذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان، بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند. در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت گیرد. و طبق این تحقیقات، برنامه ریزی هایی داشته باشیم. به همین منظور، چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به ترتیب زیر انجام شد.
After long research, we concluded that the power of Iran's religious leader and using the culture of martyrdom,has affected in Iranian revolution. We also achieved the conclusion that the Shiites are more active and dynamic Islamic religions. In this meeting adopted that further research be done on the Shiite sect. And according to this research, we to have planning For this purpose,
Forty million dollars assigned to it and this project was done in three stages as follows.
پس از نظرسنجی ها و جمع آوری اطلاعات از سراسر جهان، به نتایج مهمی دست یافتیم؛ متوجه شدیم که قدرتِ مذهبِ شیعه در دست مراجع و روحانیت می باشد... این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمی توان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب المثل انگلیسی «اختلاف بیانداز، حکومت کن!» از سیاست «اختلاف بیانداز، نابود کن!» استفاده کردیم و درهمین راستا برنامه ریزی های گسترده ای را برای سیاست های بلند مدت خود طرح کردیم. حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه ای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده ای را علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود را در میان مردم از دست بدهند.
After the surveys and gather information from around the world, achieved significant results: We realized that Shiite power is in the hands of the imitation authorities and the clergy.
This research leads us to conclude that we can not directly faced with the Shiite religion and it is very difficult the possibility of victory,
and must work behind the curtain. Rather than English proverb "divide, conquer," we used the policy of "divide, destroy!"
And in this regard designed extensive planning for long-term policies. Support from people who disagree with Shiite and promote infidelity of Shias so that at the right time declare jihad against them by other religions .
Also we should create a widespread campaign against authorities and Shiite religious leaders until they lose their acceptability among the people.
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرت طلب هستند، عقاید و بنیان های شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم؛ به گونه ای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظرآید. در مرحله ی بعد، باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری شده و به وسیله ی مداحان و نویسندگانِ سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389 مرجعیت را - که سد راه اصلی اهداف ما می باشند - تضعیف کرده و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم.
Another subject that should be worked on, was the culture of Ashura and martyrdom that every year, Shiites by the celebration hold this culture alive.
We decided with financial support from a number of speakers and eulogists and organizers of this event whom are jobber and fame-seeking,
undermined Shiite foundations of beliefs and culture of martyrdom and build diversion issues on it, so that Shiite seem an ignorant and superstitious group.
In the next step,
Have to collected profusely blogs against Shiite authorities and by jobber eulogists and writers publish And to 1389 authority - the obstacle of our main objectives - weaken and annihilate them by same Shiites and other Islamic religions and finally shoot the final bullet to this culture and religion