اپلیکیشن ور کربلا Karbala aplication
Med venlig hilsen/Best regards
Ahad Azimi
Communication Manager
VR Karbala | ||
Kløverprisvej 10B |
Tel.: |
+45 41829373 |
2650 Hvidovre |
Mobile: |
+45 41829373 |
Denmark |
E-mail: |
|
|
|
Med venlig hilsen/Best regards
Ahad Azimi
Communication Manager
VR Karbala | ||
Kløverprisvej 10B |
Tel.: |
+45 41829373 |
2650 Hvidovre |
Mobile: |
+45 41829373 |
Denmark |
E-mail: |
|
|
|
ناتوانترین مردم کسی است که در به دست آوردن دوست، ناتوان باشد
و ناتوانتر از او،کسیاست که دوست به دست آمده را، از دست بدهد.1
The weakest people is one who is unable in obtaining friend
And more incapable of him is someone that lost his friend.
توانایی انسان، تنها در قدرت جسم و زور بازو نیست.بلکه توانایی روحی و اخلاقی، بالاتر و باارزشتر از توانایی جسم و تن است.
Human ability, not only in the power of the body and hands. But the ability to mental and moral, is higher and more valuable than the ability of the body and tone.
روزی در بیرون شهر کوفه، علی علیه السلام با یک نفر کافر برخورد کرد. مرد کافر، علی علیه السلام را نمیشناخت. از مقصد حضرت پرسید. معلوم شد امام به کوفه میرود و مرد کافر به جای دیگر.
Once outside the city of Kufa,Imam Ali met by an infidel. The unbeliever, whom did not know Ali ,asked his destination. It turned out his plans to go to Kufa and The unbeliever elsewhere.
راه مشترک را بر صمیمیت و دوستی پیمودند تا به دو راهی رسیدند. مرد کافر با کمال تعجب مشاهده کرد که رفیق مسلمانش از آن طرف که راه کوفه بود نرفت و در مسیری که او انتخاب کرد، به همراهی با وی ادامه داد.
They walked the common way with intimacy and friendship, Then reached the two ways.
The unbeliever observed Surprisingly Muslim man didn,t go to other side to Kufa and continued with the path he(The unbeliever) chose!
حضرت ابوالفضل علیه السلام فرزند امام علی علیه السلام برادر ناتنی امام حسین است . اسمش عباس است اما به او ابوالفضل هم می گویند.
ابوالفضل برادرش حسین را خیلی دوست داشت و بسیار به او احترام می گذاشت.
Hazrat Abolfazl is son of Imam Ali and Imam Hussein's half-brother. His name is Abbas but Called Abolfazl too.
Abolfazl was very loved and very respected His brother Hussein.
در حادثه ی کربلا وقتی که ذخیره ی آب تمام شد و همه ی خانواده ی امام و یارانش تشنه بودند، ابوالفضل داوطلب شد تا به سمت رود علقمه که در محاصره ی دشمنان اسلام بود برود و برای آنها آب بیاورد.
In the event of Karbala when the water supply was empty and all Imam family and his companions were thirsty, Abolfazl volunteered to go to the Alqameh source that was surrounded by the enemies of Islam to go and fetch water for them.